وقتی که بچه‌ بودم…


کتاب خاطرات یک باستان‌شناس از دهه‌ی ۳۰ ایران منتشر شد
وقتی که بچه‌ بودم…
کتاب «وقتی که بچه بودم…»، خاطرات کودکی «اسماعیل یغمایی»، باستان‌شناس پیشکسوت ایرانی است که در آن نقبی به اتفاقات تاریخی دهه‌ی ۳۰ ایران می‌زند. حوادثی که با زندگی او گره خورده و حالا او با نگارش این خاطرات، ما را به روزهای سخت مصدق در زندان، اعتراضات مردم در بلوای نان دوران حکیم‌الملک، زندگی در عزلت ملک‌الشعرا بهار و روزهای پرشکوه انتشارات امیرکبیر و… می‌برد. او در این کتاب نگاه صادقانه‌ و صمیمانه‌ای به مردانی چون «صادق هدایت» دارد و از اولین و آخرین دیدار کوتاهش با این نویسنده مشهور و تاثیر این برخورد در زندگی‌اش می‌نویسد.
او در این کتاب آورده: «همان‌ روزها بی‌آن‌که بخواهم توانستم، ببینم استاد بهار را که برای کبوترهایش دانه می‌ریخت، دکتر مصدق را که سرم داد می‌زند؛ بچه برو کنار، برو گمشو! و کف دست‌های زرد و بی‌روح صادق هدایت را با آن خط‌های صاف؛ و از ترس این‌که باغبان حکیم‌الملک مرا به کلانتری نبرد، ساعت‌ها یک گوشه قایم شدم. شاید…»
صفحه به صفحه این کتاب، حکایت پر فراز و نشیب تاریخ ماست که روی سرنوشت و زندگی نسل به نسل مردمان این سرزمین تاثیرگذار است. از این باستان‌شناس، تاکنون کتاب‌های «قصص‌الانبیاء – داستان‌های پیامبران»، «بررسی‌های باستان‌شناسی در منطقه ایوه-با پرفسور هنری رایت»، «اشاراتی به امامزاده‌های تهران، ری و شمیران»، «شوش-کاوش‌های باستان‌شناسی در شهر پانزدهم-دوره‌ی عیلام میانی»، «فرضیه‌ی خاستگاه راستین هخامنشیان بر پایه‌ی کاوش‌های باستان‌شناسی- کاخ بردک‌سیاه»، «آرایه‌های زینتی در ایران‌باستان»، «گیسوان هزارساله» و کتابی در حوزه کودکان با نام «خانم پنگوئن و آقای کانگورو» منتشر شده است.
این کتاب در ۱۴۸ صفحه با عکس‌هایی از آن دوران تاریخی، از سوی انتشارات «دادکین» منتشر شده است. 

طراحی پوستر: زهرا پزشکی