موزه بهبهان را دزد زد

خبر بســیار کوتــاه بود. آن‌قــدر کوتاه که بســیاری نخواندند و زود فراموش شــد. مــوزه‌ی بهبهان را دزد زد و ۱۳۰ قلم شــیء آن به سرقت رفت. در خبرها آمد که ســارق، سرایدار موزه بوده و بیش‌تر اشیاء بدلی. بعد از آن هم معلوم نشد همان اشیای قلابی پس گرفته شد یا نه. اما این خبر بسیار کوتاه دربرگیرنده‌ی دو نکته بسیار مهم بود؛ نخست: در زمانی که اســتخدام ممنوع اســت، به نظر می‌رسد که ســرایدار موزه‌ی بهبهان باید از اعوان و انصاری باشد که توانسته اســتخدام شود، در نتیجه آشناست و غریبه نیست. دویم: هنــوز کاوش‌های جــدی‌ای در بهبهان انجام نشــده و کشــف تصادفی گنجینــه‌ی ارجان (اگــر اتفاق جدیدی نیفتاده باشــد) در تهران است. تا آن‌جا که آگاه هستم، آنچه از کاوش‌های پراکنده به دست آمده، کاسه، کوزه‌های ســفالینی است که ارزش مطالعاتی دارند نه قابلیت نمایش در موزه. این اشــیاء از تهران یا خوزستان فرســتاده شده، پس اشیای تهران و خوزستان هم اصل
نیســت. در دولت گذشته بســیاری از اشیای موزه‌ی ملی ایران را برای نمایشــگاهی به لندن فرســتادند که پس از بازگشت در نمایشــگاهی گذاشته شد. این نمایشگاه آنقدر تاریک و بی نور بود که چشم، چشم را نمی‌دید تا چه رسد به اشیائی که در پشت ویترین بودند. پرسش این است که چندتا و چند درصد اشیای موزه ملی ایران اصل هســتند؟ ۱۰ درصد، پنج درصد، دو درصد، هیچ درصد؟ 
هنگامی که موزه‌ی لندن استوانه‌ی کوروش را به ایران آورد (که آن‌را مثل خربزه‌ی گرگاب دست به دســت می‌کردند) ۲۰۰ شیء بسیار ارزنده موزه را به گرو برداشتند که هرگز به ایران بازنگشــت و در لندن ماندگار شــد. وقتی برای نخستین بار در جشن‌های دوهزارو ۵۰۰ ساله این منشور به ایران آمد، یک شــرکت بیمه آمریکایی، آن‌را هشــت میلیون دلار بیمه کرد و یک قلم از اشــیای موزه به گرو برداشته نشد. حتی یکی، دو هفته پیش که موزه‌ی دوران اسلامی پس از سال‌ها افتتاح شد، بسیاری از اشیای آن‌را از موزه‌ی رضاعباسی گرفتند درحالی که پیش‌تر بخش اسلامی موزه بسیارغنی بود. سخن آخر این‌که چه کسی مسئول به هم ریختگی سازمانی است که در کارنامه‌اش تخریب و ویرانی بسیار است.