شکست نور… (برای اسماعیل)

 

 

اسماعیل؛
بگذار امروز چیزی به تو بگویم
که چون به تو نگویم؛
به دیگرانش نتوانم گفت!

اسماعیل؛
این سرود را هنگام نامهربانی‌ها
برای تو می‌نویسم
در زمان شکیبایی‌های بی‌غرور

می‌خواهم بگویمت؛

من و تو نور نیستیم که
چون از منشور عشق بگذریم
هفت خط در آییم …

من و تو
زلال آب‌های روانیم.

من و تو

می‌توانیم شکست نور را
به ابلهان پیشکش کنیم ….

(برای آن عشق بزرگ، اسی)
پیرایه یغمایی