جنگ خدایان در خاورمیانه تمامی ندارد
کسی که این لوح (یا ستون) را بردارد در جنگ یا در صلح هرگونه زخمی که در تمام زمین وجود دارد،
بادا که خدایان خانه آن پادشاه را نابود کنند؛ زیرا او به خدایان توهین کرده است و او توهین کننده است
بند یک تا سه کتیبه شکسته قلایچی از کتاب تأثیر فرهنگ آشوری بر مانناییان
خدایان بار دیگر از جنگهای بزرگ برآمده بودند. خدای خالدی اورارتوییها پیروز شده بود یا ادد (هداد) خدای آشوریها، نمیدانیم، اما آنها فرمان دادند نامشان روی کتیبهای از سنگی نامیرا حک شود تا جهان از یاد نبرد چه خونها در این سرزمین ریخته شده و پس از آن هم ریخته خواهد شد. این کتیبه، خدایان دست آخر نفرین نامهای شد برای هر آنکه آنرا جابه جا کند. حک کردن نفرین روی سنگ عجیب نبود؛ چراکه شرق از خیال بر میآید خیالها اسطوره میشوند. اسطورهها در قلبها و فکرها نفوذ میکنند، واقعیت میشوند خدایان میدانند راهکاری آسانتر از نفرین برای تولید ترس فراگیر میان مردمان وجود ندارد ارواح هر پنجشنبه آخر سال به زمین میآیند و نفرین دامن همۀ نافرمانان را میگیرد مردمان زیستشان را در جهان بیرحم به خیال خدایان گره میزنند. این گرهها طناب میشوند حافظه جمعی را میبافند نفرین حتی اگر هزاران سال در کهکشان بچرخد بازهم نابود نمیشود؛ حتی اگر زیر خروارها خاک مدفون شود شاهدی از این حقیقت در دنیای ما در آغاز دهه ۶۰ ظهور کرد یک باستانشناس در زمانه آشوب به محوطهای به نام قلایچی در بوکان امروزی شهری در آذربایجان غربی فرستاده شد. او دادههایی با خود آورد که صدای این خدایان را بار دیگر بازتاب داد، اما بلوا به راه افتاد و نفرین دامنگیر، کارش را شروع کرده بود.
روزنامه پیام ما، سال نوزدهم، شماره پیاپی 2674، دوشنبه 10 مهرماه1402
فاطمه علی اصغر