در گفت وگو با ایلنا مطرح شد:
کتاب شوش اثر اسماعیل یغمایی که به دلایل مختلفی و از جمله عدم رضایتمندی نویسنده، پس از دو مرحله انتشار، به چاپ دوباره تن داد، با تغییراتی دوباره به موضوع کاوشهای باستانشناسی در شهر پانزدهم میپردازد.
به گزارش خبرنگار ایلنا از خوزستان، هرچند که کتاب شوش «کاوشهای باستانشناسی در شهر پانزدهم، دوره عیلام میانی» نوشته اسماعیل یغمایی در دو مرحله «نخستین بار در سال ۱۳۹۳ توسط سهامی انتشار و در مرحله دوم در سال ۱۳۹۴ دنیای اقتصاد» به چاپ رسید، اما به گفته خود اسماعیل یغمایی، بنا به دلایلی که نارضایتی از نوع چاپ مطرح شد، برای بار سوم توسط انتشارت کارنامک و با افزودن تصاویر رنگی، نقشه کاوش دوباره، اصلاحات جدید، جلد گالینگور و طرح جلد تازه و با کیفیتی درخور، با ویراستاری سمیرا ایمنی به چاپ نهایی رسید.
سمیرا ایمنی که ویراستاری و چاپ دوباره کتاب شوش را انجام داده است در گفت وگو با ایلنا میگوید: در دوران تحصیل در رشته مترجمی زبان انگلیسی و به منظور همکاری در تدوین کتابهای اسماعیل یغمایی به او مراجعه و با او همراه میشود و از آن زمان تاکنون بیش از ۱۹ سال از عمر این آشنایی میگذرد. این دیدار، زمینهساز علاقهمندی ایمنی به باستانشناسی را شکل داده و مسیر مشترکی میان او و اسماعیل یغمایی ایجاد میشود که نتیجه آن گردآوری، همکاری، ترجمه، ویراستاری و چاپ بیش از دهها جلد کتاب تاکنون بوده است.
ایمنی درخصوص چگونگی ورودش به حوزه باستانشناسی و نشر میافزاید: پس از شکلگیری ارتباط و همکاری مشترک با اسماعیل یغمایی و علاقهمندی به میراث فرهنگی، در یک تصمیم جدید، کارشناسی مترجمی زبان خارجه را نیمه تمام رها کرده و با شرکت دوباره در کنکور و کسب رتبه ۲ رشته باستانشناسی وارد دانشگاه سراسری شدم.
او در ادامه میگوید: در دوران تحصیل و به دلیل اشتغال همزمان، بعدازظهرها به همکاری خود با استاد یغمایی ادامه داده و با پایان دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد و قبولی در مقطع دکترا، شرایط به گونهای پیش رفت که مجبور به کنارکشیدن از ادامه تحصیل و پذیرش کار تمام وقت شدم. برای من هرگز گرفتن مدرم ملاک نبوده و با توجه به حجم بالای فعالیتهای کاری، این موضوع را پذیرفته بودم که خود حضور در کنار اسماعیل یغمایی و این تلاشهای شبانه روزی، به واقع یک دانشگاه محسوب میشود که شاید این فرصت به ندرت برای کسی دیگر پیش بیاید.
ایمنی با تاکید بر حساسیتهای کاری که اسماعیل یغمایی در چاپ آثار خود همواره به خرج میدهد، میافزاید: اولین کتاب مشترک ما امامزادههای تهران بود، به دلیل چالشهایی که میان ما و دفاتر انتشاراتی همواره بوده و نتیجه کار هرگز به رضایت بخشی منجر نمیشد و چاپ آثار به کندی پیش میرفت. با این حال در هر چند سال یکبار به چاپ یک کتاب و شاید هیچ بسنده کرده بودیم. در این دوران اسماعیل یغمایی بارها موضوع تاسیس یک دفتر انتشاراتی را مطرح میکرد. با گذشت زمان و تشدید چالشهای نشر، شرایط به گونهای پیش رفت که نیاز به داشتن یک دفتر انتشاراتی برای چاپ آثار اسماعیل یغمایی بیش از پیش احساس شد و سرانجام همین احساس نیاز منجر به تاسیس انتشارات کارنامک شد.
این ویراستار جوان درخصوص چاپ و اهمیت دوباره کتاب شوش معتقد است: آنگونه که استاد یغمایی میگوید، مگر در این دنیا چند نمونه شاخص و نزدیک به شوش وجود دارد. شهری با رجهایی از تپههای پست و بلند، ویرانه کاخهای هخامنشی، نیایشگاههایی از هزارههای دور، خطوط درهم بافت معماری شهر پانزدهم، مسجدی ویرانه، دژ فرانسویان، شکسته ستونهای سنگی، تکه سفالینههای رها شده در هر طرف که وقتی پا روی آنها میگذاری، مانند این است که به قلب آدمی چنگ میزنند و تو را با خود به درازنای تاریخ میبرند.
مدیر انتشارت کارنامک در تشریح این کتاب گفت: با توجه به کاوشهای ۱۱ متری گریشمن در سال ۱۹۴۶ در حوالی شهر شاهی و رسیدن به لایه پانزدهم، کنارکشیدن از ادامه کندوکاو و نامگذاری آن به عنوان شهر پانزدهم «شهری از دوره سوکلمخها»، این کاوش بدون نتیجه و در قالب گزارشهایی پراکنده و نامنظم که هیچگونه همخوانی باهم ندارند، کما اینکه جانشینان گیرشمن و بیشتر به بهانه لجاجت و دشمنی با او، نهتنها به آن نپرداختند، بلکه به گونهای آنرا رها کردند که انگار هرگز شهر پانزدهمی وجود نداشته است.
او ادامه داد: پس از انقلاب و با ورود میرعابدین کابلی و پذیرش طرح سامان بخشی، پاکسازی و به سرانجام رساندن کاوشهای رها شده در این بخش مهم از تاریخ شوش، پس از سی و شش سال نخستین گروه ایرانی و به منظور تجربه کاوش راهی شوش و شهر پانزدهم میشوند که این نخستین تجربه باستانشناسان ایرانی برای یک کاوش دوباره است. افزون بر این، کاوش دوم در شهر پانزدهم شوش از روز ۲۵ دی ماه ۱۳۷۹ آغاز و پس از پنج هفته به پایان رسید.
این پژوهشگر ایرانی تاکید کرد: اگر ۲۳ سال پیش، اسمااعیل یغمایی با میرعابدین کابلی همراه نمیشد، امروز دیگر از شهر پانزدهم چیزی باقی نمانده بود. در حقیقت این کتاب گزارشی است از کوششی سخت در ویرانههایی که تنها بخشهایی کوچک، پراکنده و از یکدیگر جدا شده از آن باقی نمانده بود. کتابی که میتوان خستگیها، نگرانیها، شبنخوابیها و عشق اسماعیل یغمایی به میراث کهن ایران را در بند بند آن دید و ساعتها با او در شوش و شهر پانزدهم قدم زد.
هفت تپه (سفالینههای دورهی عیلام میانه)، شوش (کاوشهای باستانشناسی در شهر پانزدهم-دوره عیلام میانی)، چهاردههزار سال فرهنگ برای همیشه زیر آب رفت (بررسیهای باستانشناسی ایوه و دشتگل)، ارگان عیلامی-ارگان اسلامی، تاریخی که زیر آب خفه شد، تنها بخشی از فعالیتهای مشترک میان اسماعیل یغمایی و سمیرا ایمنی در حوزه تاریخ و باستانشنایی خوزستان است.
https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1384709